با استفاده از بوم دایره طلایی می توانید «بیانیه ماموریت» و «شعار سازمانی» مناسب بسازید. اغلب، چالشی ترین بخش، تعیین چشمانداز است. برای انجام این کار، می توانید از تمرین بوم دایره طلایی آقای سیمون سینِک استفاده کنید.
دایره طلایی راهی برای ارائه بهترین ارزش است که شما می توانید به مشتریان خود را با تغییر نحوه کسب و کار خود فکر می کنید. سیمون سینوک این مفهوم را در سال 2009 از طریق بحث TED معرفی کرد
سایمون سینِک نویسنده و استراتژیست آمریکایی، با بررسی برخی از کسب و کارهای موفق همچون apple دریافت که همه آنها از الگوریتم مشخصی پیروی میکنند. او این الگوریتم را دایره طلایی نام گذاری کرده است.
دایره طلایی از سه مفهوم بنیادین چیستی، چگونگی و چرایی تشکیل شده است. در دایره طلایی، “چیستی” به طور کلی به محصولات یا خدمات ما اشاره میکند. “چگونگی” به معنای چگونگی مسیر، ویژگیهای محصول و نحوه کمکی است که به مخاطبان میشود. در واقع واژه “چگونه”، فرایندهای اختصاصی و انحصاری و ارزشهای کسب و کار را مشخص میکند.
اما مهمترین گزاره در دایره طلایی، “چرایی” می باشد. واژه “چرا”، در واقع هدف بنیادین و نهایی ما را در تولید محصول مشخص میکند. چرا این کار را انجام میدهیم؟ با چه هدف و باوری؟ اصلا دلیل وجود استارتاپ یا کسب و کار ما چیست؟
مشاهدات سایمون سینک نشان داده است که اکثر کسب و کارها معمولاً از چیستی به سمت چرایی حرکت میکنند و هدفشان هم صرفا تولید، معرفی و فروش یک محصول است. این در حالی است که اغلب کسب و کارهای موفق، همیشه از مساله بنیادی یعنی چرایی شروع میکنند، با چگونگی ادامه میدهند و در نهایت به چیستی میرسند. و تفاوت تفکرات الهام بخش با سایرین دقیقا از همینجا شروع میشود.
تا به حال فکر کردهاید چرا برخی از شرکتها مثل گوگل، اپل، اینستاگرام و … انقدر موفق هستند در حالی که برخی دیگر شکست میخورند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید دو بحث ایده و چگونگی اجرای آن را مد نظر قرار داد. بدون شک، با داشتن یک رویکرد درست و صرف وقت کافی میتوان به یک ایده عالی که بتواند سطح کیفیت زندگی مردم را افزایش دهد جان بخشید. اما مساله به همینجا ختم نمیشود. بعد از خلق یک ایده خوب، باید بتوانید به درستی ایده خود را به مردم معرفی کنید و دقیقاً مشخص کنید که چگونه این محصول میتواند زندگی آنها را بهتر کند. و این همان جایی است که اکثر کسب و کارها، (حتی با وجود اینکه یک محصول عالی را ارائه میدهند) مسیر را اشتباه میروند.
چرا که کسب و کارها، اغلب تمرکز خود را بر روی محصول نهایی و نحوه پیادهسازی آن میگذارند و چندان راجع به ایده و فکری که پشت محصولشان وجود دارد با مشتریان حرف نمیزنند. و به این ترتیب است که خود را تبدیل به یک شرکت صرفاً تولید کننده میکنند و هویت انسانی خود را از بین میبرند. یعنی از نگاه مشتری، آنها فقط محصول مشخصی را ارائه میدهند و در حالی که هیچ فکر و ارزشی پشت این محصول نیست
[۱] چرایی: چرا شرکت شما این کار را انجام میدهد؟ ماهیت وجودی سازمان شما چیست؟
[۲] چگونگی: چگونه شرکت شما آن کارها را انجام میدهد؟
[۳] چیستی: شرکت شما چه کارهایی انجام می دهد؟